ما کرد هستیم.
وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
ما کرد هستیم.
25 / 6 / 1396 ساعت 8:13 | بازدید : 3552 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
عبارت «ما کُرد هستیم» یا «ما کُرمانج هستیم»، ثقل وسنگینی ، جمله ای بسیار معنا داری را جهت متکلم ومخاطب ، افاده می نماید.این عبارت از ابعاد مختلفی می تواند مورد بررسی وپژوهش قرار گیرد :

الف : از دید گاه تاریخ اجتماعی : کُرد قومی است که تیره نژادی اش آریائی است.کرد به همراه تیره های مختلف اقوام آریائی که از عشیره ها وطوایف متعددی تشکیل گردیده بود ؛ به فلاتی که بعد ها موسوم به فلات ایران شد ، وارد شده ودر آنجا بر اقوام محلی وبومی همچون دراویدی ها ، سومری ها ، سامی ها , واقوام موسوم به «آسیا نیک»Asianiqe (1 ) پیروز شده ، بعد ها با آنها آمیزش واختلاط کرده ومتاثر ار فرهنگ وتمدن آنان گشتند (۲)، ودر طول ۳۷۰۰ سال نقش های متفاوتی را در حراست از مرزهای متصرفه اقلیم خویش ایفاء نموده اند.
بخشی ها از کردها ، درطول تاریخ پر فراز ونشیب خویش ، بعد ها با پادشاهی جوان از دودمان صفویه به نام شاه عباس هم پیمان شده (۳)وجهت حراست وعدم تسلط عثمانی ها به خاک ایران ، به خراسان رهسپار گردیدند(۴) تا با مقابله با خاندان شیبانی ، بخصوص «عبید الله خان » و«عبد الله خان ازبک»(۵) ، مانع اهداف استراتژیک عثمانی ها گردند.(۶)
ب : از دیدگاه بین المللی : حرکت کُرد – کُرمانج – به سوی خراسان ، از دیدگان تیز بین عثمانی ها ، نظام امپراتوری روسیه ، اسپانیائی ها ، پرتغالی ها ، پنهان نماند.آنها با دقت وموشکافی تمام ، حرکت واسکان کرد را در ایالت بزرگ خراسان رصد می کردند. (۷)
ابتدا روسیه وانگلستان ، وبعد ها ، آلمان ، شروع به مطالعه در میان کرد های خراسان نمودند. ونقشه های دقیق استراتژیکی را پایه ریزی نمودند. سفرنامه های مختلف اروپائی ها ، از زمان شاه عباس به بعد ، از پرتغالی ها ، تا اسپانیائی ها ، وایتالیائی ها و… خود حساسیت استراتژیکی کرد در خراسان را برای اروپائی ها مشخص می دارد.
کرد فقط آن قومی نیست که کلیم الله توحدی در کتب خویش بدان پرداخته است.تاریخ کرد در خراسان ، همانند کوه بسیار عظیم یخی است ، که فقط قله آن مشخص وهویدا است.وبخش اعظم آن در زیر آب پنهان مانده است.پژوهش در این خصوص خود کاری سترگ است که به یک مطالعه پردامنه وآکادمیک نیاز دارد که بتوانند به زبان های مختلف اروپائی ، سفرنامه ها اسناد منتشره اطلاعاتی اینتلیجنس سرویس ، کا – گ – ب – ودیگر سازمان های جاسوسی اروپائی ، ونیز تواریخی که در این خصوص نگاشته شده است را مورد مطالعه قرار دهند.
ج: دیدگاه مردم شناسی تاریخی : قوم کرد ،قومی است که حامل بسیاری از سنت ها وفرهنگ وجهان شناسی ، اقوام آشوری ، سومری ، عیلامی ها واقوام آسیا نیک ، و… می باشد.تمامی این سنت ها ، در «حافظه فرهنگی » قوم کرد ثبت گردیده است.
د: دیدگاه حقوقی : کرد با اختیارات کامل سیاسی – قضائی ، وارد خراسان بزگ گردید. صفویه حاکمیت حقوقی خویش را در خراسان به اکراد تفویض نمود.این حاکمیت حقوقی تا تصویب قانون اساسی مشروطیت همچنان به قوت خویش باقی بود. قانون اساسی مشروطیت با تعریف جدید «ملت »(۸)، واستفاده از واژه ملت در معنای جدید آن نخستین بار ، که آن را وارد تبصره ها ومواد مصوبه مشروطیت نمود.در حقیقت اختیارات حقوقی وسیاسی اکراد را سلب کرده وبا احترام تمام حکم تقاعد اکراد را در خراسان صادر نموده ، وبه حاکمیت سیاسی – قضائی اکراد پایان بخشید.
پایان تاریخ اکراد در خراسان که حتی نمایندگانی نیز در مجلس شورای ملی مشروطیت داشت که این قوانین را تصویب می نمودند بعد ها در دوران پهلوی اول ، با مخالفت هائی از سوی برخی از اکراد مواجه گشت. برخی از پژوهشگران ، این مخالفت ها وقیام ها را قهرمانی وپهلوانی مردم کرد می دانند؛ در حالی که این طغیان ها وقیام ها ، در حقیقت طغیان بر علیه حاکمیت ملی ومصوبات قانون اساسی مشروطیت بود. واین است که طغیان هائی از نوع قیام های خدو ، زلفو ؛ گل محمد خان کلمیشی، خان بیچرانلوو…، تماما طغیان بر علیه حاکمیت ملی ایران است، ونه پهلوانی ، ونه قیام خلقی(۹).
ر:دیدگاه فلسفی :فلسفه ، دانشی است که مبنای تئوریکی تمامی بررسی های تاریخی ، سیاسی ، جامعه شناسی ، حقوقی ، مردم شناسی ، روانشناسی و…، است. بررسی های تحلیلی علوم، پیوند میان داده های علوم با یکدیگر ، فقط از طریق فلسفه قابل بررسی وپژوهش می باشد. پژوهش های فلسفی جدید ، در حقیقت کنکاش وجستجو در حوزه معرفت شناسی (= ونه وجود شناسی ، که خود موضوعی کاملا ومستقل از معرفت شناسی است.) بشری است. که بدون فلسفه جدید هیچ بررسی قابل تجزیه وتحلیل عقلانی وجود ندارد.
در جمله «ما کرد هستیم»، در عبارات فلسفی ، یکی از ثقیل ترین عبارات بشری می باشد.«ما کرد هستیم»، یعنی سخنی برای اظهار وبیان داریم. یعنی در جنب اندیشه های مختلف ومتنوع بشری ، ما نیز وجود داریم.یعنی هویت تاریخی داشته وآن را اعلام می داریم.
هویت تاریخی کردچیست؟ هویت تاریخی کرد عبارتند از : مجموعه ای بزرگ از سنت ، فرهنگ ، اندیشه های فلسفی همانند حکمه الاشراق سهروردی ، واندیشه های گنوستیکی همانند حکیم نظامی گنجوی ، اندیشه های زروانیستی همانند اندیشه های زکریای رازی ، سروده ها ، موسیقی ،ویا اندیشه هائی که در قالب کارهای یدی ، همانند قالی ها ، که حاشیه های این قالی ها خود تفاسیر مفصل اسطوره شناسی در میان اکراد است. و… که تمامی اینها سیستم هویت تاریخی کرد ها را تشکیل می دهند.***

هویت تاریخی کرد، یک افسانه نیست . ویک اسطوره هم نیست. این بدان معنا است که جهت اکراد نمی توان به افسانه سازی پرداخت واکراد را به افسانه کاوه آهنگر منتسب ساخت. یا اکراد را به اسطوره های «کی های ایرانی » همانند کیقباد وکیکاوس وکیخسرو نسبت داد.
هویت تاریخی کرد در روابط اجتماعی تولیدی میان انسان ها بوجود آمده است. یعنی کرد تاریخ دارد.کرد یک حقیقت در تاریخ است. ونه اینکه یک افسانه ویا اسطوره باشد. یعنی تاریخ کرد را در میان کتیبه های مکشوفه باستان شناسی وتاریخ جهان باستان و در میان قوم سومر، آکاد ، عیلامی ها، آشوری ها و…می باید یافت ونه در افسانه بافی واسطوره سازی شاهنامه سرایان و نقالان وقصه گویان.
آنچه که این هویت تاریخی کرد را مبدل به «من» یا «ما» می نماید همین مناسبات تولیدی میان انسان ها است.
این روابط اجتماعی تولیدی میان انسان ها دائما در حال دگرگونی وتغییر است. وهمراه با آن نیز هویت تاریخی یک قوم نیز دگرگونی وتغییر می یابد. هویت تاریخی یک قوم اگر ثابت بماند ، اگر تغییر نکند وتحول در آن راه نداشته باشد ، در آن هنگام یک پژوهشگر با یک «مثل افلاطونی» مواجه می گردد. وآنگاه در مقابل یک پژوهشگر یک رب النوع ظاهر می شود.
افلاطون در اندیشه های خویش ، معتقد به انواع یعنی مفاهیم بود.(۱۰) او این اندیشه های خویش را در کتاب جمهوری (۱۱) بیان نموده است.
مفاهیم در اندیشه افلاطون یک کلیت ذهنی را تشکیل می دادند (۱۲) که در خارج از عالم انسانی وجود داشتند.
اما ، ارسطو ، این مفاهیم را در ترکیبی که در خارج ذهن انسان ، وخارج از عالم انسانی نباشد ، در یک شکل منطقی تدوین وتبویب نمود.
امروزه در تمامی جهان ، با تبعیت از منطق ارسطوئی ، ما واژه هویت را یک مفهوم می دانیم.مفهومی که ممکن است در زندگی انسانی در هر لحظه تغییرو تبدل پیدا کند.
بنابراین هنگامی که اظهار می شود که «اکراد همانند اقوام دیگردارای یک هویت تاریخی است .»یعنی اینکه این هویت تاریخی در شکل روابط اجتماعی تولیدی میان انسان ها بوجود آمده است. واکراد ، ذاتا ومستقلا دارای این پدیده نیستند. ذاتی ومستقل بودن این پدیده باعث این می گردد که گمان شود که کرد دارای یک رسالت تاریخی است. آیا کردهمانندادعای یهودیان دارای یک رسالت تاریخی است؟ جواب آن کاملا منفی است.
در یک عبارت دیگر «ما کرد هستیم»، آن جمله معروف دکارت را به ذهن تداعی می نماید که اظهار داشت : «cogito ergo sum» (= من می اندیشم پس هستم)(۱۳)
در عبارت «ما کرد هستیم»، تمامی بار ثقیل وسنگینی کرد بر عهده «هستن» است؛ که محمول قضیه به شمار می آید.با بیان این عبارت کرد اظهار وجود می کند ؛ وخود را بعنوان یک عینیت اجتماعی ویک سوژه می نمایاند.
اما این محمول ، یعنی «هستن » کردی چگونه بوجود آمده است؟ به عبارت دیگر این عبارت یک خود آگاهی است. این خود آگاهی چگونه بوجود آمده است؟
وقتی دکارت اظهار می داشت : «cogito ergo sum»(= من می اندیشم پس هستم) تمامی تفکر اروپائی را که عبارت باشد از : «آگاهی بیواسطه از خود ، فهمیدن ، تصور کردن ، اراده کردن ، حس کردن ، یعنی تمامی اعمال آگاهی یا شعور می باشد را بیان می داشت.»(۱۴)
بنابراین در جمله معروف دکارت : «cogito ergo sum»(= من می اندیشم پس هستم) ، دو مقوله قابل تفکیک از یکدیگر وجود دارند :
الف : تصور جهان
ب: جهان بینی

الف : تصور جهان : آن تصوری است که از تغییر وتحولات علم تجربی برای انسان حاصل می شود.(۱۵) یعنی آن تصوری که مثلا بعد از نظریه نیوتن برای انسان ها حاصل شد. یا آن تصوری که بعد از نظریه انیشتین ، که باعث تغییر وتحولات سترگی در جهان علم پدید شد برای انسان ها بوجود آمد.
ب: جهان بینی : آن سیستم نظری که به تبیین پدیده های طبیعی – اجتماعی – سیاسی – اقتصادی و… می پردازد.(۱۶)
حال عبارت : «ما کرد هستیم»، آیا این هستن یعنی محمول قضیه ، در الف : تصورجدید از جهان ، برای کرد بوجود آمده است؟
یا اینکه : ب : جهان بینی جدیدی برای کرد بوجود آمده است ؟ یا اینکه کرد هنوز نتوانسته است که این موضوعات جدید را بپذیرد؟
این «هستن »کردی آیا هنوز درهمان قالب شکل سنتی که محکوم به زوال ونیستی است ، وبه سوی اضمحلال روان است ، ودر مقابل تغییر جهان بورژوازی ، راه واپس نشینی را برگزیده است، می باشد ؟
یا اینکه کرد می تواند تعریف جدیدی از «انسان» (یعنی خودش) ارائه دهد ومبنای تئوریکی جدیدی برای خودش پایه ریزی کند ودارای جهان بینی جدیدی شود؟ کدامیک ؟ این «هستن کردی»، منبعث از کدام اندیشه است؟ تفسیر جهان یا تغییر جهان؟
تفسیر کردی از سنت کردی ، خود مقوله ای بسیار وسیعی است که هیچ پژوهشگر کرد تاکنون بدان نپرداخته است؟ مثلا کدامیک از سنت های کردهای خراسان ویا سروده های کردهای خراسان تاکنون تفسیر شده اند؟ بعنوان یک نمونه واضح : آیا تاکنون هیچ پژوهشگر کردخراسان به خود این زحمت را داده است که یک وجه اشتراکی میان آنچه که جعفرقلی «ملواری» می نامد ، با اندیشه های نظامی گنجوی در هفت پیکر ، بیابد ؟ ویک خط سیر فکری میان این اندیشه ها بیابد؟
گفته می شود : «سنت کرد خراسان ». اما این سنت کرد های خراسان چیست؟ چه ماهیتی دارد؟چه ارتباطی می تواند با انسان عصر حاضر داشته باشد؟وچه ارتباطی می تواند با کردهای فعلی داشته باشد؟در زیست جهان جدید چگونه می تواند ایفاء نقش بنماید؟
آیا می توان با تاویل وتفسیرجدید از سنت کردهای خراسان ، پیوندی میان سنت کرد ها ی خراسان وتجارب جدید انسان در عصر حاضر پدید آورد؟ اگر چنین چیزی ممکن باشد مبنای تئوریکی آن تعریف جدیدی خواهد بود که می باید از انسان وجهان جدید ارائه دهد. واین بغرنج ترین وپیچیده ترین موضوعی است که در فرا راه هر پژوهشگر کرد خراسان وجود دارد.

………………………………………………………………………………………….
پاورقی ها وتوضیحات :

(۱) – در سرزمین های عیلام ، آسیای صغیر ، وفنیقیه ، مردمانی زندگی می کردند که از نظر زبان ومذهب به سومری ها نزدیک بودند. این اقوام را «آسیا نیک» Asianiqe اصطلاح کرده اند که نه سامی هستند ونه اروپائی .
منبع : تاریخ صنعت واختراع – مبانی تمدن صنعتی – تالیف : موریس داما – ترجمه : عبد الله ارگانی .جلد اول – انتشارات امیر کبیر – تهران ۱۳۶۲ صفحه ۱۴۳

(۲) – پادشاهی ماد – نوشته : اقرار علی یف – ترجمه : کامبیز میر بهاء- انتشارات : ققنوس – تاریخ چاپ اول اسفند ۱۳۸۸

(۳) – ایران از آغاز تا سده هیجدهم – نویسندگان : عده ای از مورخین شوروی – ترجمه کریم کشاورز – انتشارات پیام – تاریخ چاپ ۱۳۵۳

(۴) – تاریخ ایران – ژنرال سایکس – ترجمه : سید محمد تقی فخر گیلانی – جلد دوم – انتشارات :علمی – سال انتشار : ۱۳۶۲ صفحه ۲۶۹

(۵) – در داستان حسین کرد شبستری ، که داستانی از باورهای عامه مردم کرد است قهرمان ورزمنده ای کرد به نام حسین کرد شبستری به تنهائی با عملیاتی چریکی به مبارزه با ازبک ها در بلخ می پردازد. بارها وبارها به این دو نام یعنی عبد الله خان وعبید الله خان ،اشاره شده است. از این داستان تاکنون سه نسخه مختلف با نویسندگانی که گویا مختلف بوده اند به چاپ رسیده است .
الف :حسین کرد شبستری – که کتاب بسیار قدیمی است ، که نه تاریخ چاپ دارد ونه ناشر آن مشخص است. گویا این کتاب در دهه ۱۳۰۰ به چاپ رسیده است.
ب: حسین کرد شبستری – بدون نام نویسنده وحتی نقال – انتشارت مطبوعاتی حسینی – تاریخ چاپ ۱۳۲۵ – وهمین کتاب مجددا در سال ۱۳۵۳ از سوی این انتشاراتی تجدید چاپ شده است . این کتاب نسبت به کتاب شماره الف : کاستی های بسیاری دارد. و در حدود ۲۰ صفحه کمتر از شماره الف می باشد.
ج : قصه حسین کرد شبستری – براساس روایت ناشناخته موسوم به حسین نامه – به کوشش ایرج افشار – مهران افشاری چاپ اول تابستان ۱۳۸۵ – نشر چشمه – این کتاب با کتاب های شماره الف وب ، کلا متفاوت است.

(۶ ) – تاریخ ادبیات ایران مولفان : یان ریپیکا – اتار کلیما – ایرژی بچکا – ترجمه کیخسرو کشاورزی – ویراستار بهمن حمید – انتشارات گوتنبرگ وجاویدان خرد- نوبت چاپ اول ۱۳۷۰ صفحه ۵۰۵

(۷ ) –تاریخ روابط سیاسی ایران وانگلیس – نوشته محمود محمود – جلد چهارم – انتشارات اقبال – چاپ ۱۳۵۳
محمود محمود ، در این کتاب با استناد به «کتاب آبی»، اظهار می دارد که « – بعد از سال ۱۸۶۰ روس ها وانگلیس ها ، در آسیای مرکزی ، برای به دست آوردن دوستان وتحبیب سکنه آنها کوشش می نمودند. او سپس اظهار می دارد که انگلیس ها ، به واسطه بعد مسافت به مناطق شمال خراسان ، جاسوس می فرستادند.او همچنین در این کتاب ، برخی از جواسیس انگلیس را که با سران کرد در شمال خراسان ارتباط داشتند را ذکر می نماید.»

(۸) – سیر قانون ودادگستری در ایران – نوشته مرتضی راوندی – نشر چشمه و کتابسرای بابل – زمستان ۱۳۶۸ – صفحه ۳۴۳

(۹) – عبد الصمد کامبخش در کتاب : «شمه ای از تاریخ جنبش کارگری وکمونیستی ایران »، انتشارات حزب توده ایران- تاریخ چاپ ۱۳۵۹صفحه ۱۷ طغیان خدو وزلفو را قیام بر علیه خوانین کرمانج می نامد.
در حالی که در حقیقت این نوع حرکات آشوب طلبانه چیزی بجز طغیان بر علیه حاکمیت ملی قانون اساسی مشروطیت نبود.
همچنین ایوانف ، در کتاب «تاریخ نوین ایران»، ترجمه هوشنگ تیزابی و حسن قائم پناه – انتشارات حزب توده ایران – صفحه ۴۹ : طغیان خدو را قیام بر علیه خان های محلی می داند که دست به مبارزه مسلحانه زده اند.
اما در حقیقت این نوع آنارشی گری ها ، نقض حاکمیت ملی ایران از جانب برخی از عناصر تند رو وخود سر حزب کمونیست شوروی بود.هم اندیشه کامبخش وهم اندیشه ایوانف ، وهم کسانی از پژوهشگران کرمانج ، که این نوع حرکات را پهلوانی های کرمانج می دانند ، جزئی نگری ، محدودیت بینش ، ودر نظر نگرفتن کلیت قضیه سیاسی ایران در بعد از انقلاب مشروطیت است. این نوع نگرش ها ، نادیده انگاشتن قانون اساسی مشروطیت ونقض حاکمیت ملی ایران به شمار می آید.

(۱۰) – فلسفه هگل – نوشته : و. ت . ستیس – ترجمه : دکتر حمید عنایت – جلد اول – انتشارات شرکت سهامی کتابهای جیبی – چاپ پنجم – ۱۳۵۷ صفحه ۹

(۱۱) – جمهوری – نوشته افلاطون – از این کتاب دو ترجمه در ایران وجود دارد : الف : ترجمه : فواد روحانی – انتشارات : بنگاه نشر وترجمه تاریخ چاپ : ۱۳۳۵
ب : ترجمه دکتر محمد حسین لطفی – و دکتر رضا کاویانی که اولین بار در سال ۱۳۵۳ چاپ گردیدو بعد از آن بوسیله ناشرین مختلف نشر گردیده است.
محمد علی فروغی در کتاب : سیر حکمت در اروپا، خلاصه وگزیده ای از آن را چاپ کرده است.

(۱۲) – تاریخ فلسفه غرب – نوشته برتراند راسل – ترجمه نجف دریابندری – جلد اول – نشر پرواز – پاییز ۱۳۶۵ – تهران – صفحه ۱۹۲

(۱۳) – تاریخ فلسفه غرب – جلد دوم – صفحه ۷۷۸

(۱۴) – جهان وانسان در فلسفه – نوشته دکتر شرف الدین خراسانی – شرف – انتشارات دانشگاه ملی ایران – چاپ ۱۳۵۷ – صفحه ۳۳۶

(۱۵) – اندیشه های فلسفی در پایان هزاره دوم – جلد سوم – گفتگو با محمد ضیمران – انتشارات هرمس – با همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدن ها – چاپ اول ۱۳۸۰ صفحه ۱۱۴
(۱۶ ) – مسائل فلسفه – نوشته تئودور اویزرمان – ترجمه پرویز بابائی – انتشارات نگاه – تاریخ چاپ ۱۳۵۸ – صفحه ۱۱۴

*** = موسیقی کردی ، ورقص های کردی ، مبحث بسیار گسترده ای است ، که تاکنون مغفول مانده است. بخش بسیار عظیمی از موسیقی ورقص های کردی ، تعلیماتی است که بوسیله اسحاق وابراهیم موصلی ، جهت دربار عباسیان ارائه داده شده است. وشکل عربی به خود گرفته اند. در حالی که در اصل عربی نبوده واز فرهنگ کردی به عربی راه یافته است.
منبع : زنان موسیقی ایران – از اسطوره تا امروز- نوشته : تئکا ملکی – انتشارات کتاب خورشید – چاپ اول بهمن ۱۳۸۰ صفحه ۸۸
بحث مفصل تر را می توان در کتاب : «الاغنی » اثر : ابوالفرج اصفهانی – ترجمه وتلخیص وشرح از : محمد حسین مشایخ فریدنی – جلد اول – انتشارات : شرکت انتشارات علمی وفرهنگی – چاپ اول تهران ۱۳۶۸
و همچنین در کتاب
تاریخ موسیقی خاور زمین نوشته هنری جورج فارمر ترجمه بهزاد باشی – انتشارات آگاه – چاپ اول تهران زمستان ۱۳۶۶
مشاهده کرد.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2312
:: باردید دیروز : 936
:: بازدید هفته : 6352
:: بازدید ماه : 37525
:: بازدید سال : 2041383
:: بازدید کلی : 5941562